سبک زندگی

12 نکته برای تقویت مهارت های خود مدیریتی

حتی کسانی که توانایی های خود مدیریتی قوی دارند، می توانند هرازگاهی دچار تزلزل شوند. شاید دیشب زیاد نخوابیدید و اجازه دادید در یک جلسه تیمی احساسات شما را تحت تاثیر قرار دهد. یا شاید آنقدر درگیر کارهای فوری شده اید که چیزهای واقعا مهم را از دست داده اید.

سعی کنید به وعده های خود عمل کنید، برای عمل به وعده های شما دو بخش مهم وجود دارد: در ابتدا باید کاری را که گفته اید انجام دهید (DWYSYWD) ، این کار باعث ایجاد اعتماد به دیگران و همچنین در درون خودتان میشود. دومین بخش این است که باید همیشه مراقب این موضوع باشید که به چه چیزی بله می گویید و اینکه وظیفه ی شما قهرمان بودن نیست. شما باید روی کارها و نقش های خود تمرکز کنید و نقاط قوت خود را بشناسید و روی آنها کار کنید. مرزهای خود را نیز بشناسید و همانطوری که از آنها محافظت میکنید ، باید شفقت به خرج دهید.

در سطح مناسبی از تعامل قرار بگیرید. مشارکت مناسب از جدول اجرایی تا مشارکت کنندگان فردی متفاوت است. پیوستاری از استراتژی تا اجرا وجود دارد که از «چرا» به «چی» به «چگونه» حرکت می‌کند. تمرکز خود را روی نقطه مناسب برای نقش خود نگه دارید. به عنوان مثال، به عنوان یک مدیر میانی، وظیفه شما این است که «چرا» استراتژی را به «چه» پروژه‌های محتاطانه تبدیل کنید. این وظیفه شما نیست که بفهمید چگونه آن پروژه ها را انجام دهید.

روی چیزی که می توانید کنترل کنید تمرکز کنید. مهم نیست که برنامه‌ای که انجام میدهیم چقدر خوب است، کنترل یا مسئولیتی در قبال هر چیزی که در اطرافمان می‌افتد نداریم. آنچه ما کنترل می کنیم این است که چگونه به تأثیر این شرایط واکنش نشان می دهیم. فرد کوفمن، نویسنده کتاب کسب و کار آگاهانه، دوست دارد بپرسد “چگونه قادر به پاسخگویی هستید؟” بهترین اقدامی که می توانید در حال حاضر انجام دهید چیست؟

بازیکن باش نه قربانی اگر شروع به احساس چیزهایی مانند “این منصفانه نیست” یا “چرا آنها ضرب الاجل را رعایت نکردند؟” احتمالاً خود را قربانی می بینید. چگونه می توانید از یک قربانی به بازیکن تبدیل شوید؟ یک بازیکن به جای اینکه توسط رویدادهای خارجی کنترل شود، با قصد کار می کند. آن‌ها اغلب می‌توانند با برانگیختن موضع مربیگری، خلاقیت برای پیشنهاد راه‌حل‌ها یا به چالش کشیدن وضعیت موجود، به نحوی سازنده‌تر درگیر شوند.

بدانید که چه کسی هستید (و چه کسی نیستید). فهرستی از نقاط قوت خود را در ذهن داشته باشید و همانطور که برای کار خود برنامه ریزی می کنید، کار متناسب با این نقاط قوت را به خود اختصاص دهید. نتیجه در اینجا این است که شما همچنین می دانید در چه چیزهایی خوب نیستید، به این معنی که دیگران را که خوب هستند پیدا کنید. به عنوان مثال، من آگاه هستم که در بررسی نیازمندی‌های جدید و ایجاد راه‌حل‌هایی برای رفع آنها قوی هستم. من در تعمیر چیزهایی که از قبل استفاده می‌شوند ضعیف (و بی‌علاقه) هستم، بنابراین همیشه به دنبال یک مشکل‌ساز در اطرافم هستم.

اول توجه به چیزهای مهم. اگر برنامه خوبی داشته باشیم می دانیم که چه موارد مهمی را باید انجام دهیم. ما همچنین می دانیم که خواسته ها و درخواست های زیادی برای زمان ما وجود خواهد داشت تا به دیگران کمک کنیم تا به اهداف خود برسند. ما باید ابتدا زمانی را در تقویم خود برای کار خود در نظر بگیریم، در حالی که هنوز زمان کافی برای حمایت از دیگران و هماهنگی با سازمان را در اختیار داشته باشیم. با انجام این کار، کنترل می‌کنید که کدام آیتم‌های دارای اولویت کمتر وقت شما را بگیرند.

در جلسات با خودتان، زمانی را برای خود اختصاص دهید تا در برنامه بمانید. حداقل زمانی را برای یک جلسه هفتگی یک ساعته در نظر بگیرید که در آن پیشرفت‌ها، مشکلات فهرست‌نویسی، فرصت‌ها را مشاهده می‌کنید و برنامه‌های خود را برای هفته، ماه یا سه‌ماهه آینده به‌روزرسانی می‌کنید. اگر بردن محل کار به خانه مشکل ساز است، ممکن است این کار را هر روز انجام دهید تا از محل کار خارج شوید تا بدانید صبح کجا باید تحویل بگیرید.

خودتان را پرورش دهید. اگر در بهترین حالت خود نباشید، نمی توانید بهترین کار را انجام دهید. بدانید که اگر خوب غذا بخورید، بر سلامت جسمانی تمرکز کنید و حداقل هفت ساعت بخوابید، بیشترین تاثیر را خواهید داشت.

استراحت کنید. گرفتار شدن در کار بسیار آسان است و گره خوردن به میز کار معکوس است. استراحت دادن به زمان برای رهایی از استرس و شارژ مجدد اجازه می دهد. خلاق باشید: به ملاقات یک همکار بروید، کمی آب بخورید، برای پیاده روی در طبیعت بیرون بروید یا با همسرتان تماس بگیرید. فقط چند بار در روز چند دقیقه از محل کار دور شوید.

ذهن آگاهی را تمرین کنید. عادت ذهن آگاهی و مدیتیشن را در روز خود وارد کنید. وقتی وارد حالت مدیتیشن می شویم، به اندازه خواب برای مغز و بدن ما مفید است. صرف 5 تا 10 دقیقه، چند بار در روز، می تواند انرژی جدیدی برای ما ایجاد کند.

از “طمع” بپرهیزید. طمع به عنوان آرزوی داشتن یا داشتن چیزی تعریف می شود. وقتی این کار را انجام می‌دهیم، شادی خود را به نتایج آینده مرتبط می‌کنیم که می‌تواند باعث ایجاد احساس استرس در زمان حال در مورد دستیابی به آن نتایج شود. انرژی خود را در زمان حال حفظ کنید، زیرا بدانید که کار خوب اکنون به نتایج خوبی در آینده منجر می شود.

چندوظیفه ای نکنید، ایده چند کار به نوعی نشان افتخار داده شده است. واقعیت این است که ذهن انسان به این شکل کار نمی کند. ما برای انجام یک کار سیم کشی شده ایم و سپس وظایف را تغییر می دهیم. تغییر وظایف برای تمرکز مجدد نیاز به انرژی دارد، بنابراین هر چه بیشتر این کار را انجام دهیم زمان و انرژی بیشتری تلف می کنیم. نمونه هایی از مدیر موفق شدن در اینجا توضیح داده شده است.

معرفی 5 تکنیک خود مدیریتی برای رشد فردی

1-برنامه غذایی سالم داشته باشید و خوب غذا بخورید.

2-سعی کنید خشم خود را کنترل کرده و هیچوقت عصبی نشوید.

3-برنامه های مشخص داشته باشید.

4-انتظار نداشته باشید که بقیه افراد به راحتی به شما اعتماد کنند.

5-از حالت های روتین خارج شوید.

نظرات نهایی در مورد خود مدیریتی

یکی از مهارت های حیاتی در محل کار ، خود مدیریتی است که همه ی ما میتوانیم آن را به بهترین شکل ارتقا بدهیم. به این نکته باید توجه داشت که ما همه انسان هستیم، باید همیشه کمی زمان اختصاص دهید و فکر کنید که از طریق کدام راه ها در خود مدیریتی، بهترین هستید و ممکن است کجا پیشرفت بهتری داشته باشید. همیشه در طول شبانه روز از خواسته های خود، احساسات و نیز افکارتان آگاهی کامل داشته باشید و به مواردی که باید به بهترین شکل ممکن روی آنها کار کنید، تمرکز و توجه داشته باشید. اذعان به نیاز به بهبود گام بزرگی در جهت دستیابی به آن است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا