تفاوت هایی از زبان فرانسه با سایر زبان ها
فرانسه و گرامر
از منظر زبان نوشتاری فرانسوی، تفاوتی با بیشتر زبان های رومی نسبت به یکدیگر ندارد. شکل نوشتاری فرانسوی متفاوت است، اما نه بیشتر از حد معمول.
با گرامر، بیشتر زبان های عاشقانه شباهت های جزئی دارند اما کاملاً متمایز می مانند.
در مورد فرانسوی، معمولاً در نظر گرفته میشود که سادهترین دستور زبان برای یادگیری از زبانهای مبتنی بر لاتین را دارد.
بحث رایج در مورد اینکه زبان اسپانیایی و فرانسوی ساده ترین دستور زبان را دارند همیشه مطرح است، ولی اتفاق نظرهای کلی در این مورد این است که زبان فرانسوی آسانتر است هرچند گفتن آن کمی ذهنی خواهد بود.گرامر مربوط به زبان اسپانیایی در ابتدا ساده است، ولی زمانی که به مراحل پیشرفته میرسیم به صورت قابل توجهی سخت میشود و دشواری آن افزایش می یابد. باید گفت که زبان رومانیایی سخت ترین زبان برای یادگیری است، و این به خاطر نفوذ اسلاوی رومانیایی خواهد بود.
فرانسوی و تلفظ
شاید متوجه شده باشید که در بیشتر موارد، با واژگان و دستور زبان، فرانسوی تفاوت چندانی با بیشتر زبان های لاتین نداشته است. بیشترین تفاوت زبان فرانسوی در تلفظ یا صدای آن است.
بنابراین، چه چیزی در مورد تلفظ فرانسوی وجود دارد؟
تلفظ فرانسوی با بیشتر زبانهای رومی متفاوت است، زیرا دارای حروف صدادار زیاد، تضعیف صامتها، لهجه تونیک نامنظم و الگوی استرس منحصر به فرد است. همه اینها باعث می شود که زبان فرانسه به طور قابل توجهی در مقایسه با سایر زبان های رومی متفاوت شود.
به همین دلیل است که بسیاری می گویند فرانسوی متفاوت است، زیرا تعداد کمی از زبان های رمانتیک دارای ویژگی های مشابه هستند. به همین دلیل، ما واقعاً باید این راه ها را بیشتر بررسی کنیم.
لهجه استرس.
استرس اساساً به این معنی است که فرد بر یک هجای خاص تأکید بیشتری می کند. با هجاها، تاکید و بدون تاکید وجود دارد، که هر دو به این اشاره دارند که آیا شخص باید بر آنها تاکید کند یا نه.
ما در واقع این کار را همیشه هنگام صحبت کردن انجام می دهیم، فقط ممکن است آن را ندانیم.
حال، این در زبان فرانسوی چه تفاوتی دارد؟
فرانسوی تاکید بیشتری بر هجاهای تاکیدی دارد، تا جایی که هجاهای بدون تاکید در نهایت تلفظ یا حداقل نامفهوم می شوند. این به طرز چشمگیری نحوه صدای کلمات آنها و به خصوص نحوه تلفظ آنها را تغییر می دهد. هیچ زبان مبتنی بر لاتین دیگری این کار را انجام نمی دهد، حداقل نه به اندازه فرانسوی.
بنابراین، هجای تاکید شده واقعاً به این معنی است که بخشی از یک کلمه متمایزتر از سایرین است. در زبان فرانسه، آنقدر این کار را انجام می دهد که بخش های کمتر متمایز یا بدون تاکید کلمه را نادیده می گیرد.
لهجه تونیک.
اول از همه، لهجه تونیک چیست؟
بر خلاف لهجه استرس، لهجه تونیک به جای هر تاکیدی به زیر و بمی صدا مرتبط است. به عنوان مثال، در پایان بسیاری از سؤالات در زبان انگلیسی، ما آخرین کلمه را با «نت بالاتر» نسبت به بقیه سؤال می گوییم.
با این حال، این کار را واقعاً می توان در هر جایی از جمله انجام داد، و به این ترتیب لهجه تونیک تمایل دارد که زیر و بم صدا را بالا و پایین کند.
چیزی که زبان فرانسه را متمایز می کند این است که واقعاً با یک کلمه خاص انجام نمی شود، در عوض با آخرین هجا در یک گروه از کلمات انجام می شود.
https://www.thoughtco.com/differences-between-french-and-english-1369367
این را با انگلیسی و تقریباً با هر زبان رومنس مقایسه کنید، در این صورت فرانسه اکنون بسیار متفاوت به نظر می رسد.
حروف صدادار
فرانسوی مقدار زیادی حروف صدادار در زیر کمربند خود دارد و این عمدتاً به دلیل لطافت همخوانی است (ما در یک لحظه به آن خواهیم پرداخت).
به طور دقیق، فرانسوی دارای:
- 13 مصوت شفاهی
- 4 مصوت بینی
پرتغالی یکی از معدود زبانهای رومی است که از نظر تعداد حروف صدادار با فرانسه رقابت میکند. لازم به ذکر است که اگرچه هر دو زبان واقعاً یکسان به نظر نمیرسند، هر دو زبان فرانسوی و پرتغالی روشهای مشابهی برای تلفظ دارند.
لغت همخوانی.
دلیل اینکه زبان فرانسه دارای این همه مصوت است به دلیل چیزی به نام اهرم همخوان است. بنابراین، لغزش همخوان چیست؟
یک راه ساده و سرراست برای قرار دادن آن، تضعیف صامت ها است. مانند اینکه چگونه هجاهای تاکیدی بدون تاکید تحت الشعاع قرار میدهند، حروف صدادار در زبان فرانسه تمایل دارند که بر صامتها سایه بزنند. این حتی گرامر فرانسه را تحت تأثیر قرار می دهد!
بنابراین، lenition همخوان (lenition، به معنای ضعیف شدن یا نرم شدن) باعث می شود جایی که صامت ها کمتر مورد تأکید قرار می گیرند.
جنبه های فرهنگی که فرانسه را منحصر به فرد می کند
«گروههای» زبان تقریباً «خانوادههای زبانی» هستند و مانند هر خانوادهای، زبانهای درون آنها فقط «ویژگیهای» برادرانشان مانند واژگان، دستور زبان و تلفظ را به اشتراک نمیگذارند. آنها همچنین فرهنگ و فلسفه خود را که با رویدادهای تاریخی مشابه آنها شکل گرفته است، به اشتراک می گذارند.
فرهنگ در زبان ها جنبه بسیار مهمی دارد که همیشه نادیده گرفته میشود، در واقع چیزیست که در مورد همه ی زبان ها از اهمیت بیشتری برخوردار است و دلیل اصلی برای انتخاب یک زبان محسوب میشود. فرهنگ مفهومی است که ما بیش از همه برایش ارزش قائل هستیم و به آن اهمیت می دهیم و زبان هایی که با آن صحبت می کنیم منعکس کننده هستند.
با استفاده از زبان فرانسه چه جنبه هایی از فرهنگ آن را منحصر به فرد میکند؟
زبان فرانسه برای قرنهای متمادی به عنوان زبان اشراف تلقی میشد، زبانی برای تحصیلکردهها و پرورشیافتهها.
به عنوان مثال، اشراف انگلستان، پس از اشغال موفق کشورشان توسط ویلیام فاتح، فرانسوی صحبت می کردند. در تمام محافل اجتماعی روشنفکری «بالاتر» نیز فرانسوی صحبت می شد.
جالب اینجاست که ویلیام فاتح دوک نرماندی بود و نورمان ها را رهبری می کرد. اکنون آنچه در مورد نورمن ها بسیار جالب است این است که آنها اسکاندیناویایی بودند (در واقع آنها تقریباً وایکینگ بودند) که هم فرهنگ و هم زبان فرانسوی را پذیرفتند.
این یک لحظه مستقیم در تاریخ است که در آن میتوانیم تأثیر ژرمنی را در دست مشاهده کنیم، زیرا فرانسویها از نورمنها (که تأثیرات ژرمنی را به ارمغان آوردند) تأثیر داشتند و با زبان انگلیسی ژرمنی تماس گرفتند.
زبان فرانسه به قدری بر زبان انگلیسی تأثیر میگذارد که در واقع حجم زیادی از واژگان را با فرانسوی امروز به اشتراک میگذارد (اگرچه گاهی اوقات معنی و تلفظ آن جا نیفتاده است).
نکاتی جالب در مورد زبان اسپانیایی
- زبان اسپانیایی در 21 کشور جهان به طور رسمی شناخته شده است
- یکی از زبان های عاشقانه محسوب میشود
- سومین زبان رایج در اینترنت به شمار می رود
- در زبان اسپانیایی جملات به صورت بلند وجود دارند
- زبان عربی توانسته است بر روی این زبان تاثیر بگذارد
خیلی جالب و مفید بود
ممنونم از مطالبتون در مورد مزیت های یادگیری زبان فرانسه و کشور هایی که به این زبان صحبت می کنند هم مطلب منتشر کنید .